عدالت جزوى نبود از فضیلت، بلکه همه فضیلتها بود

یا عادل و یا عالم


دلم هوای نشستن پای درس امام خمینی را کرده...


کتاب جنود عقل و جهل را می گشایم... عدالت یعنی پرهیز از افراط و تفریط... عدالت یعنی سیر اعتدالی به سوی معبود... صراط مستقیمی که در هر نماز خواستار هدایت به آن هستیم.... عدم غلبه جلال بر جمال و جمال بر جلال...


و مقابل این عدل، جور است... هر انحرافی از آن مسیر مستقیم، مصداق ظلم است به خود...


سیر تحصیل این عدالت همچون سایر فضیلت ها از دوران کودکی است... و امام چه زیبا می گویند که تربیت یک کودک تنها تربیت یک فرد نیست بلکه گاه یک فرد می تواند بر جمعیتی و یا حتی بر ملتی اثر گذارد... با چنین مسئولیت و دغدغه ای خود پدر و مادر نیز با رشد فرزندشان رشد می کنند و قلبشان صیقل می خورد...


و این اساسا از مزایای مسئولیت داشتن است... این روزها در کار خیلی خوب حس می کنم تاثیرات این بارگران را... آنزمان که مسئولیت نداری بیشتر در فکر خویشتنی و نیازی شکل نمی گیرد برای تلاش، اما هنگامی که باید پاسخگو باشی برای تک تک تصمیمات و حرف هایی که مستقیما بر دیگران اثر می گذارند، مجبور خواهی شد  به مراقبت و رشد خویشتن...


مسئولیت داشتن از آن رنج های شیرین است... آن سختی هایی که انسان را می سازد... البته در این سختی ها هم بایستی عدالت را رعایت کرد و دچار افراط و تفریط نشد...


* تیتر جمله ایست از فیلسوفی به نام ارسطاطالیس... اگر تونستید سه بار پشت سر هم اسمش رو بگید...


* التماس دعا دوستان... چقدر زود رسیدند...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد