در وادی خاموشان...

روزی خواهم رفت...


روزی صدای سکوت برای همیشه در این خانه می پیچد...


...


دیروز با نگار گفتگوی برخط یا همان چت خودمان را داشتیم...


وقتی آدم ها دور می شوند دیگر نمی دانی از چه بگویی...


از بین این روزهایی که گذشته کدام را برایش باز بخوانی...


فاصله... سکوت... هر کدام به تنهایی زخمشان کاری است...


همین یک هفته سکوت اجباری، برایم سخن گفتن را دشوار کرده...


حالا ساعت نزدیک به یک نیمه شب، شوق گفتن هست... اما ...



نظرات 3 + ارسال نظر
نگارین جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:46

بعد این همه مدتتت...انتظار داشتم با هر مطلبی روبرو بشم جز یه پستی که منم توش سهیم باشم (;

مهدیه بانو ماه مبارک داره میاد(: ...فاصله ممنوع!

سلام نگاری

:)

MA جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 14:20

خدا قوت...

ممنونم :)

حسینی جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:50

سلام نگار خانم :)
گفتیم سلاممون را مستقیماً برسانیم.

انشاالله لحظات و خوب و پربرکتی پیش رو :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد