بضاعت مختصر در سایه تعطیلات

نام تعطیلات به حق برازنده این روزها است... اهمیت حفظ تعادل را می توان به طرز محسوسی در آن حس کرد... ساعات خوش کنار عزیزان چو از حد بگذرد مایه دلتنگی و بی حوصلگی است... دلم برای دوستانم بسیار تنگ شده... برای کهف الشهدا... برای پیاده روی های خیابان ولیعصر...


-- در این به تعطیلات رفتن بخش عمده ای از فعالیت های روزمره ام به جز دیدار عزیزان و نفس کشیده در کنارشان، چند موضوع دوست داشتنی وجود داشتند.

یکی از آنها شعر بسیار زیبایی است که در فرصتی به غنیمت برده شده از برنامه معارف شبکه چهار شنیدم.


هر کس به تماشایی، رفتند به صحرایی.... ما را که تو منظوری، خاطر نرود جایی


گویند تمنایی، از دوست بکن سعدی...  جز دوست نخواهم کرد، از دوست تمنایی



موضوع دوم موجودی دوست داشتنی به نام "جیگر" است که دلمان حسابی برایش تنگ خواهد شد. برنامه امسال کلاه قرمزی و پسر خاله را با داشتن برخی انتقاد ها بسیار دوست داشتم. 


موضوع سوم مربوط می شود به اینکه خانواده بالاخره در زمینه دکتری خواندن من تسلیم شدند و دیگر اصراری بر آن ندارند... سعی کردم تا انگیزه ای بیایم اما انگار هیچ انگیزه ای برای خواندن دکتری در ایران متصور نیستم...


نظرات 1 + ارسال نظر
مهرگان چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:17 http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام
سال نو مبارک

ایشالله سالی پربار پیش رو داشته باشی

یا حق

سلام :)

خیلی ممنونم. سال نو شما هم مبارک باشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد