شرح حدیث ششم...حب دنیا... قسمت دوم

بدان که نفس در هر حظى که از این عالم مى برد در قلب اثرى از آن واقع مى شود که آن تـاثـر از ملک و طبیعت است و سبب تعلق آن است به دنیا. و التذاذات هر چه بیشتر باشد قـلب از آن بـیـشـتـر تـاثـر پـیدا مى کند و تعلق و حب آن بیشتر مى گردد، تا آنکه تمام وجـهـه قـلب بـه دنـیـا و زخـارف آن گـردد. این منشاء مفاسد بسیارى است. تمام خطاهاى انـسـان و گـرفتارى به معاصى و سیئات براى همین محبت و علاقه است.


از مـفـاسـد بسیار بزرگ آن، چنانچه حضرت شیخ عارف ما، روحى فداه، مى فـرمـودنـد، آن است که اگر محبت دنیا صورت قلب انسان گردد و انس به او شدید شود، در وقت مردن که براى او کشف شود که حق تعالى او را از محبوبش جدا مى کند و مابین او و مـطـلوبـاتـش افتراق مى اندازد با سخطناکى و بغض به او از دنیا برود. و این فرمایش کمرشکن باید انسان را خیلى بیدار کند که قلب خود را خیلى نگاه دارد. خدا نکند که انسان به ولینعمت خود و مالک الملوک حقیقى سخطناک باشد که صورت این غضب و دشمنى را جز خداى تعالى کسى نمى داند.


و نـیـز شـیـخ بـزرگـوار مـا، دام ظـله، از پـدر بـزرگـوار خـود نـقـل کـردنـد کـه در اواخـر عمر وحشتناک بود از براى محبتى که به یکى از پسرهاى خود داشـت. پس از اشتغال چندى به ریاضت از آن علاقه راحت شد و خشنود گردید و به دار سرور انتقال پیدا کرد، رضوان الله علیه.



فـى الکـافـى بـاسـنـاده عـن طـلحـة بـن زیـد، عـن اءبـى عـبـدالله، عـلیـه السـلام، قـال: مـثـل الدنـیـا کـمـثـل مـاء البـحـر، کـلمـا شـرب مـنـه العـطـشـان ازداد عـطـشا حتى یقتله. یـعـنـى حـضـرت صـادق، عـلیـه السـلام، فـرمـود: مثل دنیا، مثل آب دریا است: هر چه تشنه از او بیاشامد، تشنگى را زیادتر کند تا بکشد او را. مـحـبـت دنـیـا انـسان را منتهى به هلاکت ابدى میکند و ماده تمام ابتلائات و سیئات باطنى و ظاهرى است.


و از جـنـاب رسـول اکـرم، صـلى الله عـلیـه و آله، مـنـقـول اسـت کـه درهـم و دیـنـار کـسـانـى را کـه قبل از شما بودند کشتند، و کشنده شما هم آنهاست.


فـرضـا کـه انـسـان مـبـتـلاى بـه مـعـاصـى دیـگـر نـگـردد ـ گـرچـه بـعـیـد بـلکـه مـحـال عـادى است ـ خود تعلق به دنیا و محبت به آن، اسباب گرفتارى است، بلکه میزان در طـول کـشـیـدن عـالم قـبر و برزخ همین تعلقات است. هر چه آنها کمتر باشد، برزخ و قـبـر انـسـان روشـنـتر و گشاده تر و مکث انسان در آن کمتر است، و لهذا براى اولیاء خدا بـیـشـتـر از سـه روز ـ چنانچه در بعضى روایات است ـ عالم قبر نیست، آن هم براى همان علاقه طبیعى و تعلق جبلى است.

نظرات 2 + ارسال نظر
حسینی دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:48

یه بنده خدایی میگفت ببین موقع نماز چیا جای خدا میاد توی دلت! شاید بشه گام اول برای شناخته طیف وسیع این محبت ها!

صالحی جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:14

سلام خدمت دوست عزیزم وبلاگ عالی ای داری جدایی از تعلقات زندگی بسیار سخت است اماما باید تمام همت خودمان رو جمع کنیم باشد که دوستیمان سبب ترقی ما در ایمانمان وافزایش تقوایمان شود

سلام بر شما

خیلی خوش آمدین. انشا الله که همینطور باشد :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد