شرح حدیث سوم...عجب... قسمت پنجم

همان طور که صاحبان عجب در معاصى از مرتبه اى به مرتبه اى ترقى کرده تا به کفر و زنـدقـه انـجـامـشان رسد، صاحبان عجب در طاعات از درجه ناقصه عجب به درجه کامله آن ترقى کنند. مکاید نفس و شیطان در دل از روى میزان و اساس است.

 

هـیـچ گـاه مـمـکـن نـیـسـت نـفـس بـه شـمـا کـه داراى مـلکـه تـقـوا و خوف از خدا هستید تکلیف قتل نفس یا زنا کند، یا به کسى که داراى خصلت شرافت و طهارت نفس است پیشنهاد دزدى و راهـزنـى نـمـایـد.

 

از اول امـر مـمـکـن نـیـسـت بـه شـمـا بـگـویـد در ایـن ایـمـان و اعمال به خداى خود منت گذار، یا خود را از زمره محبوبین و محبین و مقربین درگاه قلمداد کن. ابتداى امر از درجه نازله گرفته رخنه در دل شما باز مى کند و شما را وادار مى کند به شـدت مـواظـبـت در مـسـتـحـبـات و اذکـار وا دارد، و در ضـمـن عـمـل یـکـى از اهـل مـعـصـیـت را در نـظـر شـمـا بـه مـنـاسـبـت حـال شـمـا جـلوه مـى دهـد و بـه شـمـا القـا مـى کـند که شما از این شخص به حکم شرع و عـقـل بـهـتـریـد و اعمال شما موجب نجات شماست و بحمدالله شما پاک و پاکیزه هستید و از معاصى عارى و برى هستید.

 

از این ، دو نتیجه مى گیرد: یکى بدبینى به بندگان خدا، و دیگر خودپسندى ، که هر دو از مهلکات و سرچشمه مفاسد است.

 

به نفس و شیطان بگویید مـمـکـن اسـت ایـن شـخـصـى کـه مـبـتـلاسـت بـه مـعـصـیـت داراى مـلکـه اى بـاشـد یـا اعمال دیگرى باشد که خداى تعالى او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خلق و ملکه او را هـدایت کند و منجر شود کار او به حسن عاقبت، شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده تا مبتلاى به عجب که از معصیت بدتر است نشود ـ چنانچه در حدیث کافى است : عن اءبـى عـبدالله ، علیه السلام، قال: ان الله علم اءن الذنب خیر للمؤ من من العجب ، و لولا ذلک مـا ابـتـلى مـؤ مـنا بذنب اءبدا. یعنى گفت امام صادق ، علیه السلام : هـمـانا خدا دانست که گناه بهتر است براى مؤ من از عجب و اگر نه این بود هیچ گاه مؤ من را مبتلا به گناهى نمى کرد.  شاید من به واسطه همین بدبینى کارم منجر به بدى عاقبت شود.

 

شـیـخ جـلیـل مـا، عارف کامل ، شاه آبادى، روحى فداه، مى فرمودند: تعییر به کافر نیز نکنید در قلب، شاید نور فطرتش او را هدایت کند، و این تعییر و سرزنش کار شما را منجر به سوء عاقبت کند. بـلکـه مـى فـرمـودنـد کـفـارى کـه مـعـلوم نـیـسـت بـا حـال کـفـر از ایـن عـالم مـنـتـقـل شـدنـد لعـن نـکـنـیـد. شـایـد در حـال رفـتـن هـدایـت شـده بـاشـنـد و روحـانـیـت آنـهـا مـانـع از تـرقـیـات شـمـا شـود. در هر حال، نفس و شیطان شما را وارد مرحله اولى از عجب مى کنند، کم کم از این مرحله شما را به مرحله دیگر و از آن درجه به درجه بالاتر، تا بالاخره کار انسان را به جایى برساند که به ایمان یا اعمال خود به ولى نعمت خویش و مالک الملوک منت گذارى کند و کارش به آخر درجه رسد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد