بخشی از وصایای حضرت علی(ع) به امام حسن (ع)


اولین باری که این وصایا  را خواندم خیلی در من اثر گذاشت...

 

"فررندی که دل به آرزوهای محال سپرده و پای در مسیر نیستی نهاده...


در تیررس بیماری ها نشسته و وامدار روزگار گشته...


آماج مصائب اندوهبار قرار گرفته ...


به بندگی دنیا درآمده و به تجارت غرور مشغول گشته ...


بدهکار وادی فنا شده و تن به اسارت مرگ داده ...


 زمین خورده و خاکمال شهوت ها شده و جانشین مردگان گردیده است..."



"ای فرزند جانم! در آنچه میان تو و دیگران است، خودت را میزان قرار بده... و ستم مکن همچنانکه دوست نداری بر تو ستم شود و خوبی کن همچنانکه دوست داری با تو خوبی کنند....


و از مردم بگذر، آنسان که دوست داری از تو بگذرند.


و نگو آنچه نمی دانی، هر چند کم باشد آنچه که می دانی.


و بدان که پیش راهی است دور و دراز و سختی و مشقتی جانگداز.


در این مسیر به تلاش و طلبی جانانه محتاجی و توشه ای که تو را به مقصد برساند، بی آنکه پشتت را سنگین گرداند.


و به هوش باش که بیش از طاقتت بار برنداری و بر پشتت نگذاری تا سنگینی اش تو را بیازارد و به ستوه آورد.


و اگر به فقیر و مستمندی دست یافتی که حاضر شد بار تو را بر دوش کشد و فردای قیامت که تو به آن محتاجی  تمام و کمال به دستت برساند، وجودش را مغتنم بشمار و بارت را بر دوشش بگذار. چه بسا آن زمانی که طالب آنی یافتنش را نتوانی.


... اهل دنیا سگانی هستند که پیوسته پارس می کنند و درندگانی که مدام زوزه می کشند و با خشم و نفرت به یکدیگر یورش می برند...


قدرتمندانشان ضعیف تر را می بلعند و بزرگترشان بر کوچکتر سلطه می یابد.


دنیا به کوره راهشان می راند و چشمشان را از روشنایی هدایت می پوشاند."



نظرات 4 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 20:06

این دو تا بیشتر از بقیه به دلم نشست :

« آماج مصائب اندوهبار قرار گرفته ...
به بندگی دنیا درآمده و به تجارت غرور مشغول گشته ...»

متاسفانه در جامعه دیگه خیلی من این ها را میشنویم ولی کسی هم که میگه متهم به تکراری و قدیمی صحبت کردن میشه ؟!


فاطمه چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 23:58

سلام مهدیه جون
بسی بسیار زیبا بود
من که لذت بردم!

ع.ر.وطندوست پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:42 http://123tamam.blogsky.com

سلام بر مهدیه خانم!

اخوالات شما چگونه میباشد؟!

"گر به فقیر و مستمندی دست یافتی که حاضر شد بار تو را بر دوش کشد و فردای قیامت که تو به آن محتاجی تمام و کمال به دستت برساند، وجودش را مغتنم بشمار و بارت را بر دوشش بگذار. چه بسا آن زمانی که طالب آنی یافتنش را نتوانی."

این قسمتش خیلی به چشمم اومد!

فلسفه عجیبیه این خلقت انسان و معادش!!


دستتون درد نکنه!

یا علی!

عمار جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:37



اگه خواستین چند تا سخنرانی‌ به صورت صوتی در مورد این نامه در این وبسیت قرار داده شده،حتما لذت میبرین

در بخش درس هایی از نهج‌ا‌لبلاغه
http://www.bazargan.com/Abdolali/main2.html

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد