اولین تجربه کاری


امروز دومین روز کار جدیدم بود. این دو روز بسیار خسته کننده بودند و به سختی سپری شدند. از ساعت ۴ به بعد همش چشمم به ساعت بود. محیط کارم را زیاد دوست ندارم، اما امیدوارم بتوانم درش تغییراتی ایجاد کنم. خوشبختانه مدیرانش پذیرای نظرات و ایده های نو هستند و اگر به من مجال دهند کل شرکت را تبدیل به یک شهر بازی می کنم. در همین دو روز کلی فکر به ذهنم رسیده که برای امکان سنجیشون نیاز به فرصت بیشتری دارم. انشاالله فردا یک عکس از میز کارم می گیرم تا در اینجا به اشتراک بگذارمش. 


ذهنم درگیر مسائل دیگری ایست که موجب می شن نتونم زیاد به اینجا بیام و حرفی در خور شنیدن بزنم. انشاالله بتونم در آینده با ذهنی آزاد تر بنویسم.


پ.ن: بفرمایید این هم عکس میز اینجانب



نظرات 8 + ارسال نظر
د چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:08

سلام.

خیلی خوشحال شدم.
و خوشحال تر اگه اون کاری باشه که دوستش داشتی!

آرزوی موفقیت و سعادت ... :)

سلام

خوبی دوست عزیز؟

ممنونم، خودم هم اگر کارم را بیشتر دویت داشتم خوشحال تر بودم. اما همین کار فعلی هم بد نیست، بهتر از ان چیزیست که فکرش را می کردم.

و همچنین، کلی آرزوی خوب برات می کنم عزیزم... ببخشید دیر جواب دادم و اخیرا خیلی کم پیدا شدم.

شکیبا چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:26

موفق باشی
شرکت زدی منم مدیر یکی از قسمت هاش کن

ممنونم.
شرکت زدم تو را رئیسش می کنم، مدیر چیه.

سلام-کاشف رمز همیشه مغلوب شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:32

سلام
انشاءالله زودتر ذهنتان از مسائلی که درگیرشان است به خوبی خلاص شود!
راستی، هنوز مثل اینکه فردای 7 دی نشده که شما عکسی که گفته بودید، بگذارید!
موفق باشید

سلام

ممنونم، امروز ذهنم خیلی رها تر بود. انشاالله ختم به خیر شود.

ببخشید به خاطر بدقولی، تازه امروز تونستم عکس بگیرم جناب کاشف همیشه مغلوب.

شما هم موفق باشید و از حالت مغلوب به غالب تغییر فاز بدین

امیر شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:47

عجب میز گوگولی مگولی دارید

البته بیشتر کاغذ هاش

بله یکمی شلوغ شد. اگر این کاغذ ها و اون تراش پنگوئنیم نبود خیلی حوصله ام سر می رفت و از این رنگ های یکنواخت حسابی خسته می شدم.
البته کلی نکات مهم روی این کاغذ ها نوشتم اینطوری کارا ترند.

م.ر یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 http://meeqat .blogsky .com

باخدا باشی عزیزم هر کجا باشی ...
سلام وعرض ادب

سلام

خوب هستید؟
خیلی ممنونم. انشاالله. الان که هستیم ولی چه فایده...

بسیار التماس دعا دارم دوست عزیز

بانو یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:40

سلام

خوبین ؟

پیاده رویه خیلی خوبی بود . البته برای من . امیدوارم شما اذیت نشده باشین .

میزتون چقدر مرتب ! خجالت کشدم از میز خودم . معمولا بازار شام .

پنگوئنتونم خیلی خوشگل .

موفق باشید و شاد .

بااحترام

سلا بانو جان

ممنونم خدا را شکر. برای من هم خیلی خوب بود واقعا از مصاحبت باهاتون لذت بردم.

آخه هنوز کار خاصی انجام نمی دم که شلوغ باشه! فکر کنم در آینده دیگه نتونم ازش عکس بگیرم. برات یک دونه از این پنگوئن ها می خرم که بگذاری روی میزت. البته اگر عمری باقی بود.

شما هم همینطور.

التماس دعا

همت سه‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:57 http://heyatonline.blogfa.com

شغل جدید مبارک(منظور از مبارک همان معنی اصلی کلمه است یعنی از هر لحاظ با برکت)

اما درمورد تغییر
این نتیجه داشتن ذهن خلاق است که در اولین نگاه به یک موضوع یا پدیده در پی ایجاد تغییرات مفید است
اما مواظب باشید که ایجاد تغییر بر اساس طرح و برنامه منظمی باشد
ضمنا تجربه ثابت کرده ایجاد تغییر ناگهانی و آن هم توسط یک تازه وارد با واکنش های غیر معقول افراد مواجه می شود(هرچند این تغییرات باب میل همان افراد هم باشد و هرچند اجرا کننده طرح مورد تأیید همه باشد)

ممنونم. ببخشید دیر پاسخ دادم. توصیه کاملا به جایی است. یکی از دویتان هم همین توصیه را به من کرد که در ابتدای کار و بدون شناخت کافی از محیط مواردی که به ذهنم می رسند را مطرح نکنم.

سمفونی ادب پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:16 http://40adabestan.blogfa.com/8910.aspx

سلام .خسته نباشی .تبریک می گم .
شاد و برقرار باشی.

سلام
ممنونم عزیزم. شما هم همینطور امیدوارم شاد و سلامت باشی :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد