وقتی داشتم در فیس بوک عکس های روز هالووین برخی از آشنایان فرنگ رفتمون رو می دیدم فقط یک سوال در ذهنم تکرار می شد، آخه چرا؟؟ شما دیگه چرا؟؟
اصلا حس خوبی از دیدنشون در اون لباس ها نداشتم. از آنجاییکه خودم در اون شرایط زندگی نمی کنم نمی تونم در این باره قضاوت کنم و به راحتی بگم که این رفتارشون نشانه ای از بی هویتی و کوته فکری است. دوست داشتم باهاشون صحبت کنم و ببینم نظر و احساس واقعیشون چیه، اصلا از این جشن لذت می برند یانه؟! دلیلشون از برگزاریش چیه، تعامل با جامعه؟
شاید اگر جشن با معنا و مفهوم تری بود اینقدر تعجب نمی کردم اما انگار هالووین آنها هم یک جورایی مثل چهارشنبه سوری خودمون از مفهوم اصلیش خارج شده. یاد پارادایمی افتادم که چند وقت پیش خیلی مد شده بود و هر چند روز یک بار ایمیلش می رسید، آزمایشی که درباره چند تا میمون بود و اینکه اونها بعد از یک مدتی بدون اینکه از چرایی یک مساله آگاه باشند فقط تکرارش می کردند. چون فکر می کنم همه این ایمیل را دریافت کردند و یا به طریق دیگری شنیده اند کل ماجرا رو تعریف نمی کنم.
اما اگر بخوام کمی از تاریخچه این مراسم بگم، بنیانگذاران این جشن قوم سلتی بودند که پیش از میلاد مسیح در شمال فرانسه و ایرلند زندگی می کردند. در این مراسم آخرین شب سال را دور هم جمع می شدند و یادبودی برای درگذشتگانشون می گرفتند. آنها باور داشتند که در این شب راه میان دو جهان باز می شه و ارواح می تونند در جمعشون شرکت کنند و از غذاهای به اشتراک گذاشته شده نوش جان کنند. رسم پوشیدن لباس های ترسناک اخیرا به این جشن اضافه شده.
نمی فهمم چرا یک نفر باید دوست داشته باشه که شبیه دراکولا بشه و این همه هزینه بابت لباس هایی کنه که جز در این جشن کارایی دیگری ندارند!! روش های خیلی ساده تری برای شاد بودن و شاد کردن وجود داره، چرا این راه؟؟ و سوال دوم اینکه چرا یک ایرانی باید اینکار رو انجام بده؟؟
سلام
الان داشتم آرشیو وبلاگ را یک نگاهی مینداختم دیدم که کمال گرایی را با Perfectionism یکی گرفتید هر چند این غلط رایجی هست اما به نظرم کامل گرایی معادل مناسب تری هست برای این کلمه .
کامل گراها 0 و 1 هستند اما کمال گراها نه و میشه گفت همواره در تلاش برای بهتر بودن هستند نه به طور مطلق برترین بودن و مهم رو به جلو حرکت کردن هست
اگر به نظرتون درست اومد ممنون میشم به عنوان پی نوشت و البته با ویرایش به آن پست اضافه اش کنید
با تشکر
سلام
به نکته جالب اشاره کردید، کامل گرایی... درست می گید شاید معادل مناسب تری باشه. چشم به عنوان پی نوشت اضافه اش می کنم.
ممنونم
سلاام!
یادمه سال اولی که اومدم انگلیسُ توی این مراسمها میرفتم!
اگه بدونید چه پولی از بابت این لباسها در میارند! از یک ماه جلوتر تمام گیفت شاپها دکور مغازشون رو به اجناس هالوین مزین میکنن! یکی از دلایل برگزاری این جور مراسم قطعا مصرفگرایی و ترویج اقتصاد مرکانتیلیستیه!!
اکثر این امور هم هیچ اصالتی ندارن! بعد یه مدتی فقط برای مصرف گرا کردن مردم رواج داده شدن!
نمونه دیگه این کا رو میتونید در ولنتاین ببینید!!
البته این رو بگم که معمولا در این روز بچه ها این لباسها رو میپوشند و در خونه ها میرند و از همسایه ها خوراکی هدیه میگیرند و همسایه ها هم از خوراکی هایی که برای اون شب تهییه کردن به اون بچه ها میدن! به این بازی Trick or treating میگن!یعنی بترسونم یا یه چیزی میدی! اگر صاحب خونه چیزی نده اون رو میترسونه!
من نمیگم اصالت داره یا نه!
میخواستم یه پست به این موضوع اختصاص بدم که وقت نبود!
ممنونم
یا علی
سلام آقای وطن دوست!!
بله مطمئنا اهداف اقتصادی زیادی پشت این فرهنگ سازی ها و تبلیغات خوابیده.
برای من واقعا عجیب بود که ایرانی های مقیم این کشور ها هم دارند این جشن رو برپا می کنند و البته در جشنشون فقط بچه ها لباس های ترسناک نپوشیده بودند بلکه بزرگتر ها هم هر کدام یک لباس عجیب غریبی پوشبده بودند. بیشتر شبیه بالماسکه بود تا هالووین. کمی برام تاسف آور بود...
ممنونم بابت نظر تخصیصیتون به عنوان یک ایرانی دور از وطن
در پناه حق
به نظرم یه بار امتحانش خوبه-جالبه