عقل معاش... عقل معاد...

"عقل معاش می‌گوید که شب هنگامِ خفتن است... اما عشق می‌گوید که بیدار باش، در راه خدا بیدار باش تا روح تو چون شعاعی از نور به شمس وجود حق اتصال یابد.


عقل معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است... اما عقل معاد می‌گوید که همه‌ی چشم‌ها در ظلمات محشر، در آن هنگامه‌ی فزع اکبر، از هول قیامت گریانند، مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده و از خوف او گریسته باشد.


عقل معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است... اما عشق می‌گوید: چگونه می‌توان خفت وقتی که جهان ظلمتکده‌ی کفرآبادی است که در آن احکام حق مورد غفلت است؟ عشق می‌گوید: چگونه می‌توان خفت وقتی که هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کرب و بلا می‌جوشد و تو را فرا می‌خواند؟ چگونه می‌توان خفت و جهان را در کف جهال و قد‌اره‌بندها رها کرد؟ نه، شب هنگام خفتن نیست..." (1)


در ادامه مبحث قبلی به دنبال کلماتی می گشتم که مقصود را بیان کنند تا رسیدم به سخنان شهید آوینی... خیلی زیبا ترسیم کرده اند عقل معاش را در کنار عقل معاد...


به گمانم کم نشنیده ام جملات و سخنانی که حاصل یک عمر تجربه و خرد است... سخنانی که  انسانهای عاقل و فرهیخته بیان می کنند در راستای تحلیل واقعیت ها و رسیدن به حقایق... سخنانی که می توانند راهگشای بسیاری از امور در زندگی دنیوی باشند....


منتها گاهی این تحلیل ها اشکال پایه ای دارند... گزاره هایی که به عنوان حقیقت بیان می شوند، عقلانیتی که مو لای درزش نمی رود، بیشتر بر ستون عقل معاش بنا شده... نه اینکه عقل معاش مذموم باشد؛ اما در کنارش عقل دیگری وجود دارد به نام عقل معاد...


به زبان ریاضی عقل معاش شرط لازم است اما کافی نیست...


حال به این افراد تا می گویی که عزیز جان این تحلیل اشکال دارد می گویند من لا معاش له لا معاد له... بله حرف درستی است که به اشتباه از آن استفاده می شود... عقل معاش برای زندگی دنیا است؛ برای پرهیز از رهبانیت و افراط و تفریط است؛ اما به این معنا نیست که آخرت را فراموش کن و همه فکر و ذهنت باشد تامین معاش و توسعه آن... و یا حتی خدای ناکرده از آخرتت کم کن و بر دنیایت بیافزا...


"تو برای دنیا خلق نشده ‏ای؛ بلکه برای آخرت خلق شده‏ ای! دنیا خانه همیشگی تو نیست. تو در این نشئه مهمان هستی و از این‏جا خواهی رفت. در آخرت فنایی وجود ندارد و دار بقا است.

اگر در خانهای مهمان شدی، آیا آنجا را آباد میکنی یا خانه خودت را آباد میکنی؟!

عقل می‏گوید برای آن خانه و نشئهای که همیشه در آن هستی کار کن. انسان عاقل برای خودش کار میکند.
در روایات بیان شد که برای امور مادّی‏ات سقف قرار بده، ولی در امور معنوی سقفی را بیان نکردند. آیا انسان سقفی برای منافع خودش میگذارد؟ خیر! برای آخرت هر اندازه هم کار کنی، باز هم کم است. پس طمعت را در راه آخرت به کار بینداز!

حسّ زیادهطلبی حسّ بدی نیست، ولی راه را اشتباه آمده ‏ای! باید این حس را در راه توشه ‏گیری برای آخرت به کار بیندازی. اگر برای آخرت کار کنی، برای خودت کار کرده ‏ای و  بهرهاش را خودت می بری. انسان عاقل این‏گونه کار می‏ کند؛ به خلقت خودش و آخرت و رابطه خودش با خلقت آخرت توجّه می کند و به سادگی نتیجهگیری می‏ کند..." (2)


1- شهید آوینی

2- حاج آقا مجتبی تهرانی رمضان 1390



نظرات 2 + ارسال نظر
راضیه چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 21:11

مهدیه جان این گفته های شهید آوینی را از کتاب خاصی خوندید؟ میشه لطفا به ما هم معرفی کنی
ممنون

با عرض سلام خدمت راضیه خانم :)

در وبسایت aviny.com خواندمش عزیز جان. این هم لینکش:

http://www.aviny.com/article/aviny/Chapters/Matnefilm/part_3/Jadeh.aspx

راضیه پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:47

سلام علیکم و رحمهَ الله و برکاته :)
ممنونم عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد