ان الله هو التواب الرحیم...

لَّقَد تَّاب اللَّهُ عَلى النَّبىِّ وَ الْمُهَجِرِینَ وَ الاَنصارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فى ساعَةِ الْعُسرَةِ مِن بَعْدِ مَا کادَ یَزِیغُ قُلُوب فَرِیقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَاب عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ... خدا پیغمبر و مهاجران و انصار را بخشید، همان کسانى که در موقع سختى از او پیروى کردند، پس از آنکه نزدیک بود دلهاى گروهى از ایشان از حق منحرف گردد سپس آنها را ببخشید که خدا با آنان مهربان و رحیم است...


وَ عَلى الثَّلَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتى إِذَا ضاقَت عَلَیهِمُ الاَرْض بِمَا رَحُبَت وَ ضاقَت عَلَیْهِمْ أَنفُسهُمْ وَ ظنُّوا أَن لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلا إِلَیْهِ ثُمَّ تَاب عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِیمُ... و نیز آن سه تن را که بازماندند، تا وقتى که زمین با همه فراخى بر آنان تنگ شد، و از خویش به تنگ آمدند و بدانستند که از خدا جز به سوى او پناهى نیست ببخشید و به آنها توفیق توبه بداد تا توبه کنند که خدا توبه پذیر و رحیم است...


داستان این سه تن داستان آشنایی است... سه نفری که در جنگ تبوک پیامبر (ص) را همراهی نمی کنند... هر روز به سر کسب و کار خود می رفتند و می گفتد فردا به یاری پیامبر خدا می رویم... زمانشان به پایان می رسد و پیامبر (ص) به مدینه باز می گردند... وقتی به استقبال ایشان می روند از آنان روی بر می گردانند... آن وقت است که زمین با همه فراخی بر آنان تنگ می شود... پس از آن دیگر هیچ فردی با آنان سخن نمی گوید، حتی خانواده هایشان از انان روی بر می گردانند...


جرمشان معاصی کبیره که در ذهن می آیند نبود، تنها آنزمان که هنگام جهاد و یاری دین خدا بود سستی می کنند... می روند پی کسب و کار خودشان... فراموش می کنند که همیشه برای رفتن فرصت نیست...


حال دیگر این شهر برایشان جای ماندن نیست... به کوهی می روند و آنجا طلب استغفار می کنند... تا آنجا که حتی از خویش به تنگ می آیند و از هم جدا می شوند تا در تنهایی یا بمیرند و یا خداوند آنان را ببخشند... می فهمند که از خدا جز به سوی او پناهی نیست...


این آیات رحمت و بخشش الهی است...


خدایا یک وقت هایی این جهان با همه فراخی باید برایمان تنگ شود تا بدانیم که کوتاهی کرده ایم... خوش به حالشان که دانستند از خدا جز به سوی او پناهی نیست...خوش به سعادتشان که خداوند به آنان توفیق توبه عطا کردند...


نظرات 2 + ارسال نظر
حسینی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:18

مربوط به مرحوم پست بعدی:

احساس آنقدر که لازم بود همراهی نکرد، گفتیم عقل به کمک بیاید.
ولی حس شیرین سلام دادن را در حرم امام رضا زیاد شنیده ام.
دوست داشتم تبیین کنید پست را. هرچند اینکه خدا سلام دهد زیباست جداً.
که خدا عهدی با شخصی ندارد و سلام او بر بنده ای دنیا دنیا معنا دارد.

حسینی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:18

*زیاد «چشیده ام.»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد