تنها دل نوشت...


-- می خواستم ادامه بحث را بنویسم اما تمرکز کافی نداشتم.


-- بالاخره برای اولین بار اپلای نمودیم و حالا مانده ایم با کلی کار و مسیر برای رفتن.


-- احساس غریبی دارم... ترکیبی از اندوه، نگرانی و ناتوانی...


گوشه ای نشسته ام و چشم به آسمان دوخته ام...


خدایا من آگاه نیستم و تنها تو می دانی...






خدایا ببخش خطاهایمان را ...


-- می ترسم از اینکه به لطف خدا خیانت کنم... می ترسم که خطاهایم مرا از نعمت هایش دور سازند... می ترسم که از ستمکاران باشم و برنجانم قلبی را...