احساس ارزشمندی

اما ادامه مبحث احساس ارزشمندی که روانشناسان آن را یک کلمه با مزه  ذکر می کنند... خودپنداره...


خودپنداره چیست؟


خودپنداره، تصویری است که فرد از خود دارد.


در متنی که می خواندم چند دیدگاه برای شکل گیری خودپنداره ذکر شده بود:

دیدگاه اجتماعی: در این دیدگاه خود (self) محصولی اجتماعی است. در این دیدگاه افراد براساس اینکه دیگران در مورد آنها چه نظری دارند یا با آنها چگونه رفتارمی کنند، در مورد خود اظهارنظر می کنند.

در این دیدگاه، آنچه اهمیت دارد نظر دیگران در مورد ماست. محیط بیرونی، ساختار کلان اجتماعی،‌ همانند سازی، تعاملات بین فردی و ایفای نقش از عوامل اصلی شکل دهنده خود هستند. شاید بتوان با اغماض چنین گفت که در این دیدگاه، تصویری که دیگران از ما دارند، همان خودپنداره ماست. «ما گرایش داریم خود را چنان ببینیم که دیگران ما را می‌بینند.»


دیدگاه شناختی: در این دیدگاه مطرح می شود که در ارزشیابی‌هایی که دیگران در مورد ما دارند، انتخاب‌ها و تفسیرهای خود ما نیز نقش دارند. به عبارتی، هر تصویر بیرونی از خلال صافی درون می گذرد.

در واقع، برخلاف دیدگاه اجتماعی که خودپنداره هر فردی فقط و فقط حاصل تصاویر و تعبیرهای دیگران از او بود، در اینجا این خود فرد است که با بازسازی و تفسیر تصاویر دیگران، خودپنداره‌اش را شکل می دهد.


دیدگاه شناختی – اجتماعی : همانطور که از نام این دیدگاه برمی آید، ترکیبی از نظریات شناختی و اجتماعی است. در این دیدگاه، خود حاصل تفسیری است که فرد از تصاویر دیگران از خودش دارد. به عبارتی، علاوه بر آنکه دیدگاه دیگران در مورد ما اهمیت دارد، تفاسیری که ما نیز از دیدگاه ایشان داریم حائز اهمیت است. در اینجا، خودپنداره نه محصول فرد به تنهایی و نه محصولی اجتماعی است، که ترکیبی از هر دو است. دیدگاه ما در اینجا، دیدگاه شناختی- اجتماعی است.


برای ترسیم خودپنداره میتوانیم آن را درچهار سطح زیستی،‌ روانی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کنیم.


 سطح زیستی: تصویری است که از جسم خود داریم. قد، وزن، رنگ مو و...؛ تمام ویژگیهای فیزیکی وجسمانی ما در این حوزه قرار می گیرند.


 سطح روانی: شامل ویژگی های روحی و حالات روانی ما هستند. خوشحالی، لجاجت،  پشتکار و... دیگر صفاتی که شخصیت ما را شکل می دهند، در این بخش جای می گیرند.


 سطح اجتماعی: نقش‌های متفاوتی که ما در اجتماع بازی می کنیم مثل دانشجو بودن، فرزند خانواده بودن، معلم بودن، همسایه بودن و... در این حوزه قرار می گیرند. بدیهی است که به ازای هر نقش،‌ رفتار متفاوتی داریم و کسانی در ارتباطات موفق هستند که بتوانند از عهده نقش‌های متفاوت برآیند و برای هر نقش رفتار ویژه آن را تعریف کنند.


سطح فرهنگی: خودپنداره فرد در سطح فرهنگی پاسخی است که به سوال «چرا زنده‌ای؟» و یا «هدف از زندگی چیست؟» می دهد.


به نظر نویسنده مطلب این تصویر به خودی خود ارزشی ندارد بلکه ارزشگذاری ما از این تفسیر موجب احساس ارزشمندی و یا بی ارزشی می شود. تا اینجا اطلاعات اولیه بحث را انتقال دادم انشاالله درباره موضوعات و مثال های مختلفش در مطلب های بعدی می نویسم.



نظرات 1 + ارسال نظر
M.M پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:38

سلام خوبی عزیزم
مرسی بابت این همه اطلاعات خوب
راهکاری برای ارائه یافتن تعادل بین همه اینها و یا ارزشگذاری صحیح هم هست؟

سلام مریم جان

:) اختیار دارید... بستگی به سیستم ارزشی هر فردی دارد اما در مطالب آینده انشاالله در باره اش مفصل بحث می کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد