زمستانی در انتظار بهار...


حس می کنم که دانه ای در زمین زمستانی ام


و می دانم که بهار خواهد شد


و جوانه های من خواهد شکفت


و زندگی کوچکی که در من خفته است


آن زمان فرا خوانده شود بر سطح زمین جاری خواهد شد


سکوت دردناک است


ولی در سکوت، بسیاری چیزها شکل می گیرند


ما باید منتظر باشیم


و تماشا کنیم


پ.ن: این شعر از کتاب اشعار جبران خلیل جبرانه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد