هر چه سرم را تکان دادم فایده نداشت. در صندلیم فرو رفتم و سعی کردم تمرکز کنم... بگرد ... بگرد شاید یک چیزی پیدا کنی... نه انگار هیچ چیز نیست!
همه اتاق ها خالیست.
شاید یک جای جمجمه ام شکافی پیدا شده و خلاقیتم از آنجا فرار کرده.
شکیبا بهم گفت که کمی فضای اینجا رو عوض کنم، خیلی یکنواخت شده.خواستم این کار رو بکنم اما انگار یکنواختی روزگارم بر روی نوشتنم هم سایه انداخته.
قرار بود جایی مشغول به کار بشم تا از این حال دربیام که آن هم دچار مشکلاتی شده و من همچنان یک لنگه پا به انتظار خبری ایستاده ام.
وقتی چند روز در خانه می مانم واقعا دچار بطالت می شم. نمی دانم زنان خانه دار و یا بازنشسته ها چطور روزگار می گذرانند... واقعا این سبک زندگی دشواره.
سلام
حال می کنی تند تند بهت سر میزنم؟!!
فقط در یه صورته که آدمیزاد (به تجربه من) احساس یکنواختی نداره! اونم وقتی که مشکلات زندگی مهلت فکر کردن و فرو رفتن تو صندلی رو به آدم نمیده! خوشحال باش که فرصت داری تو صندلی فرو بری و سرتو تکون بدی! گاهی بعضی ها فرصتشو ندارن بعضی ها صندلیشو و بعضی ها هم مفهوم تکون دادن رو نمیدونن
آخری ها از همه خوشحال ترن و بی غم تر
واسه این هایی که داری و اونهایی که نداری (مشکلات لاینحل) خدا رو شکر کن و کیف کن ازین هویج های خوش آب و رنگ
سلام شکیبا
گیج نشو عزیزم من نظرت رو دوباره کپی می کنم و اسمت رو هم می گذارم.
واقعا از این سر زدن هات دارم مشعوف می شم.
خیلی نظرت جالب بود. من که شکر می کنم اما حوصله ام سر رفته. شبیه حسن کچل شدم. سیب می خواهم... سیب...
البته گاهی درگیر بودن هم بد نیست، شاید بهتر از این حالت کرختی باشه
سلام
این سایت برای رفع خستگی بد نیست، البته یک مقدار اعتیاد آوره و البته چیزهای نه چندان خوبی هم مثل اکثر سایت های دیگر درش پیدا میشه!
به اطلاعات عمومی کمک میکنه، برای من که بد نبوده! البته خیلی از اطلاعاتش هم غلطه!
http://listverse.com
سلام
ممنونم به نظر سایت جالبی می رسه.
آه از این چیز های نه چندان خوب نگید که امروز حسابی خلقم را تنگ کرده بودند. فقط کافیه در گوگل دنبال عکسی در ارتباط با هر موضوعی حتی انیمیشن بگردید تا یک عالمه تصاویر عجیب و غریب که باعث می شن از دنیایی که توش زندگی می کنی بیزار بشی بهت نشون بده.
نمی دونم چرا دارن این بلا رو سر دنیا و آدم هاش میارن. حالم را بر هم زدند...
راستی درخواستتون رو اجرا کردم.
ممنون
فقط مواظب باشید زیاد وقتتون را نگیره
چون بعضی وقتها مطالعه ی لیستهاش کلی طول میکشه
و زمان از دست آدم در میره!
سلام بر مهدیه خانوم بزرگوار!
برای مطلب قبلی دارم دنبال یه فرصت درست و حسابی میگردم که کلی مطلب برای گفتن به نظرم میرسه. البته میدونم که خیلی هاشو یا چه بسا همه شو میدونید ولی اگه جنبه یادآوری داشته باشه هم خوبه. و اینکه اصلاً یکی از اهداف اصلی من اینه که با نوشتن دیگران امکان داشته باشن لطف کنن و اشکالام را گوشزد کنن.
اما روزمرگی و حس بطالت توی خونه....
نگذارید اینطوری بگذره!
ماها هم خیلی کار شخصی برای انجام دادن داریم، چون مسیر بلندی پیش رو داریم برای رفتن. صرف نظر از اینکه تا حالا چقدر اومدیم.
هم جایی زندگی میکنیم که کلی جای خالی برای کارهای رسمی و غیر رسمی توی جامعه داریم.
دیگه حوصله تونو با گفتن مصادیق اش سر نمیبرم.
ارادتمند....
موفق باشید.
سلام بر دوست عزیز و گرامی
من هم همینطور عزیزم، خیلی دوست دارن دیگران اشکالاتم را گوشزد کنند. به نظرم نوشتن این فرصت را به آدم می ده.
واقعا همینطوره، بسیار کار برای انجام دادن هست اما انگار من همش منتظرم که یک اتفاقی بیافته و بعد یک کاری رو شروع کنم. همش منتظرم، این انتظار باعث می شه هیچ کاری نتونم بکنم.
بسیار ممنونم، واقعا خوشحالم می کنید.
گاهی وقتا شده که در به در دنبال جوابی بودم، به هر جایی که عقل و وسعم قد میداده سرک کشیدم، بعدتر.... وقتی که از ته دلم اون چیز را از خدا خواستم،(یعنی همین که من دعا کردم)
به طرز عجیبی درون خودم پیداش کردم، سا اگه مشکلی بوده گیری که در درنم بوده را رفع کردم، کار درست شد!
خط دوم جوابتون این اوقات را برام تداعی کرد.
امیدوارم از حال دیروز در آمده باشید بیرون!
فردا هم عیده! خوب نیست عید خراب بشه! البته گویا یک مراسمی چیزی دارید، که انشاءالله خوش بگذره!
خطبه ی غدیر را هم اگر خداقل به بهانه ی عید، بخوانید در روز عید بد نیست!
عید همگی مبارک!
ممنونم. امروز بسیار بهترم، البته برناممون به امروز موکول شده بود.
چشم انشاالله می خوانمش.
عید شما هم مبارک باشه، راستی من تا حدودی سیدم و اهل عیدی دادن هم فکر می کنم باشم.
با توجه به اینکه گفتید تقریبا سید هستید، به اون خانمه که دنبال سید میگشت باید مگفتید که تقریبا سید هستید!
از طرف مادری سید هستید که میگید تا حدودی؟
چون در آنصورت اونطور که شنیدم، مطمئن نیستم، به فتوای بعضی از مراجع فکر کنم سید محسوب بشید!
راستی مالیاتش را گرفتید؟
خب عیدیتان به خوانندگان وبلاگ چیست؟
نه جرات نکردم بگم!! اونوقت می خواستن کلی بوسم کنند، راستش ترسیدم!!
بله از طرف مادی سید هستم. من هم شنیدم. البته فکر کنم مرجع تقلید ما چنین فتوایی نداده باشند، مطمئن نیستم.
نه هنوز مالیاتم را نگرفتم!! انشاالله در یک فرصت مناسب اخذ می شه.
عیدی...نمی دونم. خودتون پیشنهادی ندارید؟