قدم زدن در چهارچوب واقعیات


از دست خودم شاکیم. احساس می کنم گاهی واقعیت ها رو می بینم اما در چهارچوبشون تصمیم نمی گیرم. انگار همش به دنبال راهی می گردم تا  قدم به فضایی ماورای این واقعیت های دست و پا گیر بگذارم. اما اینطوری فقط هم خودم رو دچار دردسر می کنم هم دیگران را!


 پ.ن: همیشه خداحافظی کردن برام دشوار بوده، ترجیح می دم که اول دیگری خداحافظ کند. امروز هم کاری کردم که اول طرف مقابلم اینکار رو انجام بده. دفعه های قبل که من می گفتم بعدش احساس می کردم که خیلی سنگین و سرد برخورد کردم. اینبار دیگر نتوانستم، امیدوارم ناراحتشون نکرده باشم.

پ.ن 2: قالب قبلی وبلاگم مشکل پیدا کرد مجبور شدن تغییرش بدم.

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام جمعه 2 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:08

سلام
امیدوارم خوب در چهارچوب واقعیات قدم بزنید.
باتشکر

سلام

:)
سعی خودم رو می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد